معرفی وبلاگ
امام علی (ع): هر چيز داراي سيماست ، سيمای دين شما نماز است.( بحار الانوار، ج ,82 ص 227 )
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1184822
تعداد نوشته ها : 703
تعداد نظرات : 69
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

کلینى در کافى از امام صادق علیه السلام ، روایت مى کند: خداوند تبارک و تعالى اسمایى را خلق کرده است که با حروف به صدا در نمى آیند، و اسمایى را به صورت لفظ آفریده است که به زبان نمى آیند. اسمایى به صورت شخص هستند که متجسد نیستند و اسمایى را با تشبیه آفریده است که موصوف نشوند و اسمایى را با رنگ که رنگ شده نیستند و قطر و حد ندارند و از حواس محجوبند و بدون پرده پوشیده اند . آنها را یک کلمه نامه که داراى چهار جزء است قرار داده است که با هم هستند و از هم جلو و عقب نبوده ، هیچ کدام از هم جلو نیستند. سه نام از آنها را براى نیاز مردم آشکار ساخت ، و یکى را در پرده نگاه داشت که آن اسم مکنون و مخزون اوست .

امام صادق (ع ) فرموده است : حق تعالى مرا از ذات آفریده است و حال این که من از او جدا نیستن ؛ زیرا که نور خورشید از او جدا نیست .
سپس مرا به من (به جدول وجودى من ) ندا فرمود و از من )از جدال وجودى من ) خطاب کرد و پس گفت : من از تو کیستم ؟ و تو از من کیستى ؟
پس به لطافتم (به لطیفه روحانیم ) جواب داده ام که : توکل من و اصل منى . از تو ظاهر شده ام و در من اشراق کرده اى . من کلمه ازلى تو و فطرت ذاتى توام . نهان من قدیم و عیان من محدث است .
کسى مرا شناخت تو را وصف مى کند. کسى به من پیوست عزت تو مرا وصف مى کند. و یا این که وصف مى کند مرا عزت تو را (یعنى عزت تو را در من وصف مى کند) . تو غیر من نیستى (بینونت از من ندارى ) تا دو عدد (دو واحد کم عددى ) بوده است . و مرا از چیزى (غیر فیض وجودت ) خلق نکرده اى تا بازگشت من به سوى جز تو بوده باشد.پیش از این (پیش از محدث بودنم ) بسته بودم و حقا در ذات تو بوده ام ، پس مرا رها کرده اى و (از خود) جدا نکردهاى ، پس تو از منى بدون تبعیض ، و من از توام بدون تحول و برگشتگى . تو از من پنهان و من از تو گویایم ، پس تو به من ستوده مى شوى . و من بعض و تو کلى ، و من با شمایم مى شنوم و مى بینم .

 

مرحوم کلینى از ابو عبدالله ، امام صادق علیه السلام نقل مى کند: اسم خدا: غیر اوست و هر چیزى که بر آن اسم شى ء نهاده شود، مخلوق است جز خداوند - تا آن جا که مى فرماید - هر کس گمان کند که خدا را نى توان با حجاب و صورت یا مثالى شناخت ، مشرک است . زیرا حجاب و صورت و مثال خداوند، غیر اویند. در حالى که او احد و موحد است ؛ پس آن کس که گمان مى کند، او را مى توان با جز خودش شناخت ، چگونه مى توان او را یگانه دانسته ، اهل توحید باشد؛ بلکه کسى خدا را تواند شناخت که ، خدا را با خودش بشناسد. پس کسى که خدا را با خدا نشناسد او را نشناسد او را نشناخته ، بلکه غیر او را شناخته است .چه ، میان خالق و مخلوق چیزى حایل نیست .

در کتاب من لایحضره الفقیه آمده است :
از امام صادق علیه السلام از این کلام خداى تعالى پرسش شد که : کسى که با اعمال زشت ، تمام عمر اشتغال ورزد تا آنگاه که مشاهده مرگ کند، در آن هنگام پشیمان شود و گوید: اکنون توبه کردم ، توبه اش پذیرفته نیست .
امام در پاسخ فرمود: هنگامى که امر آخرت را به چشم بیند.

ابو بصیر گوید: چون امام صادق علیه السلام را از این آیه اى مؤمنان ! به سوى خدا توبه کنید؛ توبه اى نصوح پرسیدم ، فرمود: گناهى که شخص ‍ از آن توبه کند و هرگز بدان باز نگردد.
پرسیدم : کدام یک از ما باز نگردد؟
فرمود: اى ابا محمد! خداوند از بندگانش آن را دوست دارد که در فتنه (گناه) واقع شود و توبه کند

در باب نود و پنجم مصباح الشریعه روایت شده است که :
امام صادق علیه السلام فرمود: عارف ، شخص او با خلق ، و قلب او با خدا است .
سعدى در افاده این معنى چه نیکو سروده است :

هرگز وجود حاضر و غائب شنیده اى

 

من در بیان جمع و دلم دیگر است !

 

ابناى روزگار به صحرا روند

 

صحرا و باغ زنده دلان کوى دلبر است

X