معرفی وبلاگ
امام علی (ع): هر چيز داراي سيماست ، سيمای دين شما نماز است.( بحار الانوار، ج ,82 ص 227 )
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1193760
تعداد نوشته ها : 703
تعداد نظرات : 69
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

احمد بن بلا، از رهبران انقلاب الجزایر و نخستین رئیس جمهور این کشور درباره انقلاب اسلامی می‏گوید: «انقلاب ایران، قبل از هر چیز یک انقلاب فرهنگی است. به طور کلی مخالفت با انقلاب اسلامی، در غرب طرح‏ریزی می‏شود و این مخالفت را، سرمایه‏داران رهبری می‏کنند.

انقلاب اسلامی ایران در قلب‏ها جای دارد، به ویژه در قلب جوانان الجزایر، تونس، مغرب، سوریه و.... آن‏چه برای من درموردانقلاب ایران مهم است، این است که برای نخستین بار، انقلابی با طرح فرهنگیتولّد یافته است.

ما باور داریم که انقلاب ایران بر مبنای اسلام انجام گرفته است. مابه ارزش معنوی و حقانیت این انقلاب اعتقاد داریم. بی‏جهت نیستکه این انقلاب، وحشتی در دل دولت‏هایی که نفت ما را می‏بردند، ایجاد کرده است».

نویسنده:سید امیرحسین کامرانی راد

منبع: سایت راسخون

 

مرحوم صدوق در باب رد ثنویه و زنادقه ، از کتاب توحید از هشام بن حکم نقل مى کند که از امام صادق علیه السلام پرسیده است : دلیل یگانگى خدا چیست ؟
امام (ع ) در جواب مى فرماید: اتصال تدبیر و کمال صنف و آفرینش ؛ همچنانکه خداوند متعال فرموده است : لو کان فیهما الهه الا الله لفسدتا چون موحد به این مقام برسد، تسلط خدا را بر ماسوایش ‍ در مى یابد و مى بیند که ، ما من دابه الا هو آخذ بناصیتها، و مى گوید: لمن الملک الیوم لله الواحد القهار ، و به سر سخن امیرالمومنین علیه السلام مى رسد که فرمود: خدا با هر چیزى است ؛ اما نه آن که با آن قرین باشد و مغایر با همه چیز است ؛ اما نه آن که از آن بیگانه و جدا باشد

حضرت على علیه السّلام به مالک اشتر مى فرماید:

واجعل افضل اوقاتک للصلوة  بهترین وقت خودت را براى نماز قرار بده .

و بدان ارزش تمام کارهاى تو تابع نماز تو است:
واعلم انّ جمیع اعمالک تبع لصلوتک

دسته ها : سیمای دین
سال 1346 ش. با پیروزى هاى سیاسى نهضت و شکست هاى رژیم به پایان خود نزدیک مى شد که حادثه ى مرگ مشکوک تختى قهرمان کشتى ایران روى داد. پى آمد این حادثه نیز مانند جنگ شش روزه ى اعراب و اسرائیل و تاج گذارى شاه، تشدید مبارزه و جان گرفتن دوباره ى حرکت سیاسى در دانشگاه ها بود. در این میان بازداشت بیش از سیصد دانشجو و جمعى از استادان بحران تازه اى به وجود آورد که به اعتصاب و تعطیلى دانشگاه هایى چون دانشگاه تهران، دانشگاه پلى تکنیک، دانشکده ى بازرگانى و دانشگاه هاى اصفهان، تبریز و شیراز انجامید.

رژیم براى سرپوش گذاشتن بر سیاست سرکوب دانشگاه ها، به سیاست فریب کارانه ى جدیدى روى آورد و با برگزارى کنفرانس جهانى حقوق بشر که روز دوم اردیبهشت 1347، در تهران گشایش یافت، مهمانان خارجى را بر آن داشت در حالى که شکنجه و خشونت بر کشور سایه افکنده بود، از فعالیت هاى بشر دوستانه ى اشرف پهلوى ـ ریاست کنفرانس ـ قدردانى کنند.

خروش زندانیان مبارز از عمق سیاه چال ها و ارسال پیام هاى افشاگرانه در مورد قانون شکنى، زیر پا گذاشتن حقوق بشر، وجود شرایط غیرانسانى در زندان ها، مراعات نشدن حقوق سیاسى و قضایى زندانیان، رواج شکنجه، اعدام و سرکوب در ایران و گسترش جنایات رژیم، بار دیگر تلاش شاه را بى ثمر گذاشت. عکس العمل رژیم به این افشاگرى ها چیزى جز جنایت افزون تر و شدت بخشیدن به محاکمه هاى بى رویه و فرمایشى، تبعیدهاى غیرقانونى و کارهاى سرکوب گرانه نبود.

در 30 مرداد 1348، مسجدالاقصى اوّلین قبله ى مسلمانان و یکى از مقدس ترین معابد مورد احترام ادیان آسمانى، به دست صهیونیست به آتش کشیده شد. این جنایت که با بازتاب تندى در جهان اسلام روبه رو شد، آتش خشم مبارزان نهضت اسلامى ایران را برافروخته تر و رژیم ایران را که یاور اسرائیل بود، با بحران جدیدى روبه رو کرد.

تلاش روزنامه هاى ایران که دست ساواک آنان را از پشت سر هدایت مى کرد، به منظور فرونشاندن خشم ملت بى نتیجه ماند، و شاه ناگزیر شد با پیش گرفتن سیاست مزوّرانه اى، طى بیانیه اى از این حادثه اظهار داغ دارى و براى جبران خسارت اعلام آمادگى کند و به سهم خود هزینه ى بازسازى مسجدالاقصى را نیز بر دوش بگیرد!

 حقیقت این است که شاه در این اظهار تأسف، حتى به اندازه ى بیانیه ى رسمى وزارت امور خارجه امریکا جسارت به خرج نداد.

شاه در نخستین کنفرانس اسلامى که به پیشنهاد ملک فیصل و رؤساى کشورهاى اسلامى براى خنثى کردن حرکت هاى انقلابى در جهان اسلام در رباط تشکیل شد، شرکت کرد و در سخنرانى هفت دقیقه اى خود که اولین سخنرانى کنفرانس نیز بود، نامى از مسجدالاقصى نبرد و به موضوع آتش سوزى آن نیز اشاره اى نکرد.

امام طى بیانیه اى در آبان 1348، آتش زدن مسجدالاقصى و موضع سازمان کنفرانس اسلامى را محکوم و گردانندگان سیاست هاى آن روز سازمان را به تلاش براى لوث کردن جنایت صهیونیست ها در آتش زدن مسجدالاقصى متهم کرد. امام در این بیانیه که از رادیو بغداد قرائت شد، افزود.

تا زمانى که فلسطین آزاد نشده است، مسلمانان نباید مسجدالاقصى را تجدید بنا کنند و علایم این جنایت باید همواره به عنوان مایه ى حرکتى براى آزادى فلسطین حفظ شود.

شجاعت امام، مردم ایران را به آینده ى بدون شاه امیدوار مى کرد و به آن ها جسارت اعتراض مى بخشید. از این رو، کلیه ى کارهاى رژیم براى مردم اعتراض آمیز و چون خود رژیم، نفرت انگیز بود و آنان از هر حادثه اى که قابل بهره بردارى بود و رژیم را به طور غیرمستقیم زیر سؤال مى برد، براى اعتراض استفاده مى کردند. این گونه اعتراض هاى جمعى گاه به گونه ى موسمى پس از یک موج سیاسى که با دردسرهایى براى رژیم همراه بود، به خاموشى مى گرایید. گاهى هم به یک بحران سیاسى ـ اجتماعى تبدیل مى شد و جنبه ى همگانى مى یافت و مشکلات فراوانى براى رژیم بهوجود مى آورد.

نمونه ى موج هاى اعتراض آمیز از نوع اوّل را مى توان در جریان اعتراض دانشجویان دانشگاه شیراز به اشاعه ى فساد در محیط دانشگاه مشاهده کرد. دانشجویان در اعلامیه اى با زیر سؤال بردن برنامه ى مبتذل انتخاب دختر شایسته که محیط هاى دانشجویى را آلوده و دانشگاه را ـ که باید محیط پاک و مرکز روشن فکرى و آینده سازى باشد ـ به فساد، فحشا و ترویج آزادى جنسى مى کشاند، حکومت دست نشانده ى شاه و سازمان امنیت را متهم کردند که مى خواهند مظاهر انسانى و اخلاقى را در محیط دانشگاه ها نابود سازند. آنان در پایان اعلامیه ى خود نوشتند:

شاه دست نشانده و سایر عمال امپریالیزم و صهیونیزم باید بدانند که روحانیون و دانشجویان و توده ى روشنفکر ما هرگز رسالت خود را فراموش نکرده و سرنوشت ملت ستمدیده ى ایران را به دست رجالگان و غلامان حلقه به گوش استعمار نخواهند داد.

مشابه همین حرکت سیاسى توسط دانشجویان مبارز در دانشگاه تهران، با بهره گیرى از بازبودن بوفه ى دانشگاه ها در ماه رمضان سال 1348 ش. به وجود آمد و تا تهدید رئیس دانشگاه تهران پیش رفت.

نمونه ى بحران هاى سیاسى از نوع دوم را نیز مى توان در جریان تظاهرات علیه افزایش نرخ اتوبوس در بهمن 1348 مشاهده کرد که به نوعى اعتصاب ـ سوارنشدن اتوبوس ها ـ انجامید. در این تظاهرات با شکوه، شایع شد که جوان دانشجو یا دانش آموزى به عنوان اعتراض خود را آتش زده است

این تظاهرات و اعتصاب ها که مى رفت به یک قیام سراسرى در تهران کشیده شود، با خبرى که روز پنجم اسفند از رادیو، مبنى بر برگشت نرخ کرایه ى اتوبوس به وضع سابق اعلام شد، به پیروزى مقطعى و نسبى رسید و ساواک به خاطر این شکست مفتضحانه مورد انتقاد شاه قرار گرفت

از اواخر سال 1348 ش. رهبر انقلاب توجه بیش ترى به بسیج جوانان و طبقه ى تحصیل کرده نشان داد و طى نامه ها و پیام هایى آنان را به ادامه ى مبارزه و ثمر رساندن نهضت اسلامى فراخواند.

امام در یکى از نامه ها نوشت:

اینجانب روزهاى آخر عمر را مى گذرانم... امید است طبقه ى جوان که به سردى ها و سستى هاى ایام پیرى نرسیده اند، با هر وسیله اى که بتوانند ملت ها را بیدار کنند. با شعر، نشر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهى جامعه است، حتى در اجتماعات خصوصى از این وظیفه غفلت نکنند. باشد که مردى یا مردانى بلندهمت و غیرتمند پیدا شوند و به اوضاع نکبت بار خاتمه دهند

رهبر نهضت اسلامى در نامه اى دیگر، خطاب به اتحادیه ى انجمن هاى اسلامى دانشجویان در اروپا چنین نوشت:

اینجانب اکنون روزهاى آخر عمر را مى گذرانم و امیدوارم که خداوند تعالى به شما طبقه ى تحصیل کرده توفیق دهد که در راه مقاصد اسلامى که یکى از آن، قطع ایادى ظلمه و برانداختن ریشه ى استبداد و استعمار است، کوشش کنید

منبع: کتاب انقلاب اسلامی ایران (علل, مسائل ونظام سیاسی(

دنیا را حقیر انگاشت و خرد شمرد و بیمقدارش دانست و آسانش گرفت و دانست ، که خداى تعالى دنیا را از او دور گردانید، چون بى مقدار و حقیر بود و به دیگرى ارزانیش داشت .

پس به جان و دل از دنیا اعراض نمود و خاطره آن را در وجود خود کشت و دوست داشت که زیور و زینت دنیا در برابر چشمش نیاید تا مبادا از آن جامه فاخرى گزیند یا به درنگ در آن امید بندد.

رسالت پروردگارش را به مردم رسانید، که از آن پس ، آنان را بهانه اى نباشد و امّت خود را از روى نیکخواهى هشدار داد.

و بشارت بهشت فرمود و به بهشت فرا خواند.

ترجمه ی بخشی از خطبه ی 108 نهج البلاغه

خداوند فرمود: «اى پیامبر! بوسیله تو و پیشوایان از نسل تو بر بندگان خویشرحمت مى آورم، و به وسیله قائم از بین شما، زمین خود را با تسبیح و تقدیس وتهلیل و تکبیر و بزرگداشت مقام الوهیّت، آباد مى سازم.

و به وجود او زمین را ازدشمنانم پاک مى کنم و آن را میراث اولیاى خویش قرار مى دهم، و به وسیله اوکلمه توحید را تعالى بخشیده، کلمه کافران را به سقوط مى کشانم، و به دست او و با علم خود سرزمین ها و دل بندگانم را حیاتى تازه مى بخشم و گنج ها و ذخیره هاى پنهان را به مشیت خود برایش آشکار مى سازم.

و با اراده خود او را برنهانى ها و مکنونات قلبى دیگران آگاه مى گردانم و با فرشتگان خود او را یارى مى رسانم تا در اجراى فرمان من و تبلیغ دین من مددکار او باشند. او بهحقیقت ولىّ من است و به راستى هدایتگر بندگان من مى باشد.»[1]

2 ـ امام باقر(علیه السلام) در وجه نامگذارى حضرت «مهدى (علیه السلام)» به «قائم آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)» حدیثى قدسى روایت فرمود: «زمانى که جدم حسین که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زارىبه درگاه خداوند عزوجلّ نالیدند و گفتند: پروردگارا! آیا از آنان که برگزیده و فرزند برگزیده تو را، و امام انتخاب شده از بین خلق را کشتند، درمى گذرى؟!

خداوند به آنان وحى فرمود که: «فرشتگان من آرام گیرید. سوگند به عزّت و جلالم که از آنان انتقام مى گیرم اگرچه بعد از گذشت زمانى طولانى باشد.» سپس فرزندان از نسل حسین (علیه السلام) را که پس از او به امامت مى رسند به ملائکه نشان داد و آنان شاد شدند.

در بین این پیشوایان، یکنفرشان به نماز ایستاده بود «فإذا احدهم قائم یصلّى فقال اللّه عزّوجلّ: بذلک القائم أنتقم منهم.» خداوند عزّوجلّ فرمود: به وسیله آن «قائم» از دشمنان و قاتلان حسین(علیه السلام)انتقام مى گیرم.» [2]

______________________________

 [1] ـ بحارالانوار ج 51 ص 66.

 [2] ـ مدرک پیش صفحه 29.

منبع: کتاب غیبت، ظهور و امامت

دسته ها : گل نرگس
X