معرفی وبلاگ
امام علی (ع): هر چيز داراي سيماست ، سيمای دين شما نماز است.( بحار الانوار، ج ,82 ص 227 )
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1219178
تعداد نوشته ها : 703
تعداد نظرات : 69
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
«نصربن مزاحم» در کتاب «صفّین» چنین نقل مى کند، بعد از آن که لشکر امیرمومنان على(علیه السلام) شریعه فرات را از لشکر معاویه بازپس گرفتند، عمروعاص به معاویه گفت: اى معاویه اگر آنها نیز مانند تو عمل کنند و آب را به روى تو و لشکریانت ببندند چه خواهى کرد و گمان تو چیست؟ آیا این قدر در خود قدرت مى بینى که بتوانى ضربه اى بر آنان وارد کنى و آب را بازپس بگیرى، همان گونه که آنها بر تو وارد کردند؟ و این در واقع سرزنشى بود به معاویه که پیشنهاد او را در مورد خود دارى از بستن آب به روى لشکر على(علیه السلام) رد کرده بود.
معاویه گفت: گذشته را رها کن، اکنون بگو ببینم درباره على چه عقیده اى دارى؟
عمروعاص گفت: گمان من این است که او درباره تو مقابله به مثل نمى کند، و آب را به روى تو و لشکرت نمى بندد، یعنى او جوانمرد است و این کار را با اصول جوانمردى هماهنگ نمى بیند. سپس افزود: چیزى که او براى آن آمده است غیر از این است(1).
مرحوم سیدمحمدحسین شهریار در این باره اشعار زیبایى سروده است که در ذیل از نظر مى گذرد:
شنیدم آب به جنگ اندرون معاویه بست***به روى شاه ولایت، چرا که بود خسى!
على به حمله گرفت آب و باز کرد سبیل***چرا که او کس هر بى کسى ودادرسى
سه بار دست به دست آمد و در هر بار***على چنین هنرى کرد و او چنان هوسى
فضول گفت که ارفاق تا به این حد بس***که بى حیایى دشمن زحد گذشت بسى!
جواب داد که ما جنگ بهر آن داریم***که نان و آب نبندد کسى به روى کسى!
غلام همّت آن قهرمان کون و مکان***که بى رضاى الهى نمى زند نفسى!(2)
شبیه همین جوانمردى در تاریخ زندگى فرزندش حسین(علیه السلام) نیز آمده است که در بیابان خشک و سوزان لشکر دشمنش حرّبن یزید ریاحى را با آبى که در لشکر خود ذخیره کرده بود سیراب کرد، در حالى که آنها در کنار شطّ فرات آب را از او و فرزندانش دریغ داشتند!
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، سوم، صفحه 330.
2 ـ کلیات دیوان شهریار، جلد 1، صفحه 690.


دسته ها : پیام علوی
X