احمد بن بلا، از
رهبران انقلاب الجزایر و نخستین رئیس جمهور این کشور درباره انقلاب اسلامی
میگوید: «انقلاب ایران، قبل از هر چیز یک انقلاب فرهنگی است. به طور کلی
مخالفت با انقلاب اسلامی، در غرب طرحریزی میشود و این مخالفت را،
سرمایهداران رهبری میکنند.
انقلاب اسلامی ایراندر قلبها جای دارد، به
ویژه در قلب جوانان الجزایر، تونس، مغرب، سوریه و.... آنچه برای من
درموردانقلاب ایران مهم است، این است که برای نخستین بار، انقلابی با طرح
فرهنگیتولّد یافته است.
ما باور داریم که انقلاب ایرانبر مبنای اسلام انجام گرفته است. مابه ارزش معنوی و حقانیت این انقلاب اعتقاد داریم. بیجهت نیستکه این انقلاب، وحشتی در دل دولتهایی که نفت ما را میبردند، ایجاد کرده است».
نویسنده:سید امیرحسین کامرانی راد
منبع: سایت راسخون
ظرفیت انسان سازی انقلاب اسلامی
قدرت و ظرفیت انسانسازی انقلاب اسلامی، تنها درپرتو استمرار حاکمیت حق و تداوم حکومت اسلامی در حدّ کمالْ ظهور خواهد یافت و به همین علت بود که امام حفظ نظام را، از همه واجباتْ واجبتر میخواندند. در پرتوِ... استمرار حکومت اسلامی در کشور، آمریکا در مقابل نظام اسلامی هیچ غلطی نمیتواند بکند و دشمن با همه عقبه گسترده و نیرومند فرهنگی، محاصره اقتصادی، تهدید سیاسی و توطئه های گوناگون، قادر نخواهد بود اندک تزلزلی در این بنای رفیعِ الهی ایجاد کند.
نیروی ذاتی انقلاب
در ذات انقلاب اسلامی،یعنی تفکر اسلام ناب، نیرویی وجود دارد که پیوسته انسانهای شایسته و مؤمنتربیت میکند، به گونهای که در حال حاضر نیز اگر میدانِ آزمایش و دروازه جهاد و شهادت باز گردد، نوجوانان و جوانانی که پیروزی انقلاب و حیات امام را شاهد نبودهاند و حتی در دوران دفاع مقدس حضور نداشتهاند، جانْ برکف بهمیدان میشتابند و در دفاع از حق و عدالت، تا به آخر میایستند.
شکلگیری دو جریان در اثر پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب
اسلامی و سربرافراشتن جمهوری اسلامی، به طور همزمان دو جریان عظیم در
سراسر گیتی آغاز شد. اول، روند ستایش و امید و درسگیری از سوی ملتهای
مستضعف و زیر ستم، به خصوص در کشورهای اسلامی و نیز مسلمانان سراسر جهان و
همه آزاد اندیشان عالم. دوم، روند نگرانی و توطئه و دشمنی ازسوی دولتهای
مستکبر و صهیونیستها و سرمایهداران غارتگر بینالمللی و نیز وابستگان
آنها در برخی کشورهای دیگر
خلاصهای از سرگذشت جریان اول آن است که با تشکیل جمهوری اسلامی در ایران،
مسلمانان در همه جهان هویتی تازه یافتند و احساس عزّت و شخصیت اسلامی،
درآنان دمیده شد... و در همه جای دنیای اسلام، روحیه افتخار به اسلام و
مسلمان بودن، رو به رشد و گسترش گذاشت.... جریان دوم، یعنی روند دشمنیها وکینهها و توطئهها، از نخستین روزهای پیروزی انقلاب آغاز شد و به تدریج
با زایل شدن حیرت و گیجی و سردرگمیای که سیاستمداران دولتهای استکباری وغارتگران و صهیونیستها بر اثر پیروزی انقلاب اسلامی در این نقطه حساس
جهان بدان دچار شده بودند، گسترش و عمق و تنوّع یافت.
ملت زنده و با نشاط
امروز به برکت انقلاب وبا وجود صدها دسیسه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از سوی دشمنان، ملت ایران زنده و با نشاط، مسؤولان و دولتمردان کوشا و دلسوز، استعدادهای جوانان درجوشش و بالندگی،... عزّت و استقلال کشور در دنیا همچون نمونهای معروف و مثالزدنی، پیوند میان ملت و مسؤولان در دنیا کم نظیر، شعارها و هدفهای ملت و دولت یکسان و همه با سمت و سوی ایرانی بزرگ و آباد و متّحد و الگو برای کشورهای اسلامی، و آفاق آینده، روشن و تابناک است.
نویسنده:سید امیرحسین کامرانی راد
منبع: سایت راسخون
تضعیف انقلاب اسلامی
ملت عزیز ما میدانند که انگیزه دشمن از حملات همه جانبه به علمای دین، جز این نیست که به وضوح میدانند روحانیت، نقش تعیین کننده و بیبدیلی داشته و دارند و آنان حمله به روحانیت را با هدف تضعیف و محو انقلاب انجام میدهند. امروزه قلمهای مزدور و دستهای فروخته شده به دشمن، در کار آنند که این پشتوانه معنوی انقلاب را در چشم مردم تضعیف کنند. دشمن انقلاب، جامعه روحانیت را در صورتیتحمل میکند که روحانیون از دخالت در امور سیاست و حضور در صحنه های انقلاب کنار بکشند و مانند جمعی از روحانیونِ بیخبر و متحجرِ گذشته و حال،به کنج مدارس و مساجد اکتفا کنند و کشور و زندگی مردم را به آنان بسپارند.
هدف دشمنان انقلاب اسلامی
آنان [دشمنان انقلاب] میخواستند با تهاجمات متوالی سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی و با نشانهگرفتن اصیلترین پایه های نظام اسلامی، انقلاب را از مهمترین وظایف بلندمدت خود، یعنی سازندگی مادّی و معنوی جامعه و کشور باز دارند و دین و انقلاب و حکومت اسلامی را در اداره کشور ناتوان نشان دهند و به این ترتیب، از الگو شدن جمهوری اسلامی در دنیای اسلام جلوگیری کنند.
شباهت انقلاب اسلامی با صدر اسلام
خصوصیات و ابعاد انقلاب اسلامی، در موارد بسیاری با صدر اسلام شباهت دارد. اهداف، احکام و صنوف گوناگون دشمنان انقلاب اسلامی، غالبا شبیه صدر اسلام است. بنابراین، اگر آیات کریمه قرآن را با تدبّر مورد توجه قرار دهیم و از آن راهنمایی و درس بگیریم، قادر به علاج سریع تمامی مسایل روز و حوادث جاری کشور خواهیم بود.
بوستان همیشه بهار انقلاب
بوستان همیشه بهار انقلاب اسلامی، در پرتو ایمان و تلاش ملت ایران و استقرار حکومت اسلامی در این سرزمین، هیچگاه خزان نخواهد دید. برخی قلم به دستان که خود دچار خزانِاندیشه و افسردگی روح شدهاند، تلاش میکنند بهار انقلاب و بهار شکوفایی وپرورش انسانهای مؤمن وشایسته را در ایرانْ پایان یافته تبلیغ کنند، اما اینگونه تحلیلها، مربوط به انقلابهای مادّی است و این افراد که در واقع آرزوها و خواستهای خود را تبلیغ میکنند، یا خائنند یا غافل.
نویسنده:سید امیرحسین کامرانی راد
منبع: سایت راسخون
احمد بن بلا، از
رهبران انقلاب الجزایر و نخستین رئیس جمهور این کشور درباره انقلاب اسلامی
میگوید: «انقلاب ایران، قبل از هر چیز یک انقلاب فرهنگی است. به طور کلی
مخالفت با انقلاب اسلامی، در غرب طرحریزی میشود و این مخالفت را،
سرمایهداران رهبری میکنند.
انقلاب اسلامی ایران در قلبها جای دارد، به
ویژه در قلب جوانان الجزایر، تونس، مغرب، سوریه و.... آنچه برای من درموردانقلاب ایران مهم است، این است که برای نخستین بار، انقلابی با طرح فرهنگیتولّد یافته است.
ما باور داریم که انقلاب ایران بر مبنای اسلام انجام گرفته است. مابه ارزش معنوی و حقانیت این انقلاب اعتقاد داریم. بیجهت نیستکه این انقلاب، وحشتی در دل دولتهایی که نفت ما را میبردند، ایجاد کرده است».
نویسنده:سید امیرحسین کامرانی راد
منبع: سایت راسخون
رژیم براى سرپوش گذاشتن بر سیاست سرکوب دانشگاه ها، به سیاست فریب کارانه ى جدیدى روى آورد و با برگزارى کنفرانس جهانى حقوق بشر که روز دوم اردیبهشت 1347، در تهران گشایش یافت، مهمانان خارجى را بر آن داشت در حالى که شکنجه و خشونت بر کشور سایه افکنده بود، از فعالیت هاى بشر دوستانه ى اشرف پهلوى ـ ریاست کنفرانس ـ قدردانى کنند.
خروش زندانیان مبارز از عمق سیاه چال ها و ارسال پیام هاى افشاگرانه در مورد قانون شکنى، زیر پا گذاشتن حقوق بشر، وجود شرایط غیرانسانى در زندان ها، مراعات نشدن حقوق سیاسى و قضایى زندانیان، رواج شکنجه، اعدام و سرکوب در ایران و گسترش جنایات رژیم، بار دیگر تلاش شاه را بى ثمر گذاشت. عکس العمل رژیم به این افشاگرى ها چیزى جز جنایت افزون تر و شدت بخشیدن به محاکمه هاى بى رویه و فرمایشى، تبعیدهاى غیرقانونى و کارهاى سرکوب گرانه نبود.
در 30 مرداد 1348، مسجدالاقصى اوّلین قبله ى مسلمانان و یکى از مقدس ترین معابد مورد احترام ادیان آسمانى، به دست صهیونیست به آتش کشیده شد. این جنایت که با بازتاب تندى در جهان اسلام روبه رو شد، آتش خشم مبارزان نهضت اسلامى ایران را برافروخته تر و رژیم ایران را که یاور اسرائیل بود، با بحران جدیدى روبه رو کرد.
تلاش روزنامه هاى ایران که دست ساواک آنان را از پشت سر هدایت مى کرد، به منظور فرونشاندن خشم ملت بى نتیجه ماند، و شاه ناگزیر شد با پیش گرفتن سیاست مزوّرانه اى، طى بیانیه اى از این حادثه اظهار داغ دارى و براى جبران خسارت اعلام آمادگى کند و به سهم خود هزینه ى بازسازى مسجدالاقصى را نیز بر دوش بگیرد!
حقیقت این است که شاه در این اظهار تأسف، حتى به اندازه ى بیانیه ى رسمى وزارت امور خارجه امریکا جسارت به خرج نداد.
شاه در نخستین کنفرانس اسلامى که به پیشنهاد ملک فیصل و رؤساى کشورهاى اسلامى براى خنثى کردن حرکت هاى انقلابى در جهان اسلام در رباط تشکیل شد، شرکت کرد و در سخنرانى هفت دقیقه اى خود که اولین سخنرانى کنفرانس نیز بود، نامى از مسجدالاقصى نبرد و به موضوع آتش سوزى آن نیز اشاره اى نکرد.
امام طى بیانیه اى در آبان 1348، آتش زدن مسجدالاقصى و موضع سازمان کنفرانس اسلامى را محکوم و گردانندگان سیاست هاى آن روز سازمان را به تلاش براى لوث کردن جنایت صهیونیست ها در آتش زدن مسجدالاقصى متهم کرد. امام در این بیانیه که از رادیو بغداد قرائت شد، افزود.
تا زمانى که فلسطین آزاد نشده است، مسلمانان نباید مسجدالاقصى را تجدید بنا کنند و علایم این جنایت باید همواره به عنوان مایه ى حرکتى براى آزادى فلسطین حفظ شود.
شجاعت امام، مردم ایران را به آینده ى بدون شاه امیدوار مى کرد و به آن ها جسارت اعتراض مى بخشید. از این رو، کلیه ى کارهاى رژیم براى مردم اعتراض آمیز و چون خود رژیم، نفرت انگیز بود و آنان از هر حادثه اى که قابل بهره بردارى بود و رژیم را به طور غیرمستقیم زیر سؤال مى برد، براى اعتراض استفاده مى کردند. این گونه اعتراض هاى جمعى گاه به گونه ى موسمى پس از یک موج سیاسى که با دردسرهایى براى رژیم همراه بود، به خاموشى مى گرایید. گاهى هم به یک بحران سیاسى ـ اجتماعى تبدیل مى شد و جنبه ى همگانى مى یافت و مشکلات فراوانى براى رژیم بهوجود مى آورد.
نمونه ى موج هاى اعتراض آمیز از نوع اوّل را مى توان در جریان اعتراض دانشجویان دانشگاه شیراز به اشاعه ى فساد در محیط دانشگاه مشاهده کرد. دانشجویان در اعلامیه اى با زیر سؤال بردن برنامه ى مبتذل انتخاب دختر شایسته که محیط هاى دانشجویى را آلوده و دانشگاه را ـ که باید محیط پاک و مرکز روشن فکرى و آینده سازى باشد ـ به فساد، فحشا و ترویج آزادى جنسى مى کشاند، حکومت دست نشانده ى شاه و سازمان امنیت را متهم کردند که مى خواهند مظاهر انسانى و اخلاقى را در محیط دانشگاه ها نابود سازند. آنان در پایان اعلامیه ى خود نوشتند:
شاه دست نشانده و سایر عمال امپریالیزم و صهیونیزم باید بدانند که روحانیون و دانشجویان و توده ى روشنفکر ما هرگز رسالت خود را فراموش نکرده و سرنوشت ملت ستمدیده ى ایران را به دست رجالگان و غلامان حلقه به گوش استعمار نخواهند داد.
مشابه همین حرکت سیاسى توسط دانشجویان مبارز در دانشگاه تهران، با بهره گیرى از بازبودن بوفه ى دانشگاه ها در ماه رمضان سال 1348 ش. به وجود آمد و تا تهدید رئیس دانشگاه تهران پیش رفت.
نمونه ى بحران هاى سیاسى از نوع دوم را نیز مى توان در جریان تظاهرات علیه افزایش نرخ اتوبوس در بهمن 1348 مشاهده کرد که به نوعى اعتصاب ـ سوارنشدن اتوبوس ها ـ انجامید. در این تظاهرات با شکوه، شایع شد که جوان دانشجو یا دانش آموزى به عنوان اعتراض خود را آتش زده است
این تظاهرات و اعتصاب ها که مى رفت به یک قیام سراسرى در تهران کشیده شود، با خبرى که روز پنجم اسفند از رادیو، مبنى بر برگشت نرخ کرایه ى اتوبوس به وضع سابق اعلام شد، به پیروزى مقطعى و نسبى رسید و ساواک به خاطر این شکست مفتضحانه مورد انتقاد شاه قرار گرفت
از اواخر سال 1348 ش. رهبر انقلاب توجه بیش ترى به بسیج جوانان و طبقه ى تحصیل کرده نشان داد و طى نامه ها و پیام هایى آنان را به ادامه ى مبارزه و ثمر رساندن نهضت اسلامى فراخواند.
امام در یکى از نامه ها نوشت:
اینجانب روزهاى آخر عمر را مى گذرانم... امید است طبقه ى جوان که به سردى ها و سستى هاى ایام پیرى نرسیده اند، با هر وسیله اى که بتوانند ملت ها را بیدار کنند. با شعر، نشر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهى جامعه است، حتى در اجتماعات خصوصى از این وظیفه غفلت نکنند. باشد که مردى یا مردانى بلندهمت و غیرتمند پیدا شوند و به اوضاع نکبت بار خاتمه دهند
رهبر نهضت اسلامى در نامه اى دیگر، خطاب به اتحادیه ى انجمن هاى اسلامى دانشجویان در اروپا چنین نوشت:
اینجانب اکنون روزهاى آخر عمر را مى گذرانم و امیدوارم که خداوند تعالى به شما طبقه ى تحصیل کرده توفیق دهد که در راه مقاصد اسلامى که یکى از آن، قطع ایادى ظلمه و برانداختن ریشه ى استبداد و استعمار است، کوشش کنید
منبع: کتاب انقلاب اسلامی ایران (علل, مسائل ونظام سیاسی(