معرفی وبلاگ
امام علی (ع): هر چيز داراي سيماست ، سيمای دين شما نماز است.( بحار الانوار، ج ,82 ص 227 )
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1210720
تعداد نوشته ها : 703
تعداد نظرات : 69
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

این عامل است که نه تنها ضامن بقاى تمدّن و فرهنگ انسانى جامعه مى‏باشد ، بلکه موجب گسترش و عمق یافتن آگاهى‏ها درباره واقعیّت‏ها است ، بصیرت‏هاى نافذ مردم یک جامعه است که آن جامعه و تمدّن و فرهنگش را از رکود و جمود نجات مى‏دهد و با گذشت زمانها و بروز پدیده‏هاى تازه ، براى تحصیل واقعیّات همگام مى‏گردند ، بلکه هر اندازه که بینائى‏ها و آگاهى‏هاى مردم یک جامعه قویتر و همه جانبه‏تر بوده باشد ، بجاى آنکه زمان بر آنان مسلّط شود ، آنان بر زمان مسلّط مى‏شوند و تازه‏هائى را که دیگران بدانها دست یافته و ابزار سلطه‏گرى بر دیگران قرار مى‏دهند ، یا با سبقت جوئى آنها را بدست مى‏آورند و محصولات مفید و سازنده آن تازه‏ها را در اختیار مردم مى‏گذارند و یا عوامل خنثى کردن سلطه‏گریها را بوسیله آن تازه‏ها با بینائى‏هاى نافذ آماده نموده و سلطه‏گریها را نابود مى‏سازند .

این امور که بعنوان عوامل سازنده انسانهائى شایسته تمدّن و فرهنگ اصیل انسانى مطرح شد ، حقائقى هستند که بدون آنها ، هویّتى براى شخصیّت انسانى وجود ندارد تا تمدّنى و فرهنگى بوجود بیاورد و از آن دو برخوردار گردد ، لذا بنظر مى‏رسد هر جامعه‏اى که از عوامل اساسى مزبور بیشتر و

عمیق‏تر برخوردار بوده باشد ، آن جامعه به همان مقدار از تمدّن و فرهنگ اصیل انسانى برخوردار مى‏باشد . حالا فرض کنیم : که جامعه‏اى بوجود آمده است که از بعد صنعتى به وسایلى دست یافته است که در یک دقیقه مى‏تواند همه کهکشان‏ها را دور بزند و برگردد بمنزل خود . و هرگونه بیمارى را در یک لحظه تشخیص بدهد و آنرا معالجه نماید و اگر بخواهد مى‏تواند هر تعداد نطفه‏ها را مطابق میل خود مرد یا زن نماید و اگر بخواهد پانصد سال عمر کند مى‏تواند و اگر بخواهد هیچ جنبنده‏اى را در روى زمین زنده نگذارد ، مى‏تواند و اگر بخواهد هر کس که از مادر متولّد مى‏شود یک دانشمند کامل بوده باشد مى‏تواند . و اگر بخواهد همه روى زمین از زیباترین مناظر پوشیده باشد ،

مى‏تواند . . . ولى عوامل مزبوره نباشند ، یعنى جامعه متمدّن مزبور پاى‏بند خصلتهاى نیکو و اعمال پسندیده و اخلاق فاضله نباشد ، اسلام چنین جامعه‏اى را متمدّن و با فرهنگ نمى‏شناسد ، زیرا انسان‏هاى چنین جامعه‏اى هویّتى را که مدیریّت موجودیّت خود را داشته باشد ، فاقد است و هنگامى که جامعه‏اى فاقد هویّت خود باشد ، کدامین فرهنگ و تمدّنى مى‏تواند آن را بسوى رشد و کمال تصعید بدهد . اگر جامعه‏اى با داشتن امتیازاتى که گفتیم ، مقیّد به حفظ حقوق همسایگان و وفاء به عهد و پیمان و اطاعت از نیکوکاریها و اعراض از کبر و خودپرستى نباشد ، کدامین فرهنگ و تمدّن است که بتواند بحال این انسان مفید باشد ، اصلا نمى‏توان گفت : چنین جامعه‏اى قدرت پذیرش فرهنگ و تمدّنى مفید دارد . اگر جامعه‏اى با داشتن امتیازات فوق ، غوطه‏ور در ستمگرى باشد و از آدمکشى هراسى نداشته باشد و درباره مردم انصاف نمودن را لازم نداند و تحمّل عوامل و انگیزه‏هاى غضب را ننماید و از اِفساد در روى زمین امتناعى نداشته باشد و افراد آن جامعه از پراکندگى و بیگانگى از یکدیگر احساس ناراحتى ننمایند و از شکسته شدن قوا بیمى بخود راه ندهند و از تلخى آزمایشها و گرفتاریها فرار کنند ، اصلا مبدئى برین و کمالى اعلا بنام خدا براى آنان مطرح نباشد که در راه محبّتش از هرگونه فداکارى و فرورفتن در سختى‏ها مضایقه ننمایند ، جمعیّت‏ها متفرّق شود و امیال و آرمان‏هاى مختلف و دلها نا معتدل ، قدرت‏ها تجزئه شده ، بصیرت‏ها مبدّل به نابینائى‏ها و هدف‏گیریها و تصمیم‏ها ناهماهنگ و متشتّت .

این نکبت‏ها و اختلالات ، هویّت انسانى را مختلّ مى‏سازد ، وقتى که هویّتى در شخصیّت انسانى نبود همانطور که در بالا گفتیم : نه فرهنگى مطرح است و نه تمدّنى . کسانى که در این مدّعا تردیدى دارند ، مى‏توانند به پنجاه و دو پدیده نکبت و سقوط مراجعه نمایند که در مبحث « 20 گرایش تبهکاران به فساد و اِفساد در روى زمین و نتائج آن و پنجاه و دو پدیده نکبت و سقوط که با ادّعاى تکامل بهیچ وجه سازگار نمى‏باشد » متذکّر شده‏ایم .

منبع: کتاب شرح نهج البلاغه

دسته ها : بصیرت
X